کور سوی امید

نظم ونثر وامید بخشیدن به جامعه

کور سوی امید

نظم ونثر وامید بخشیدن به جامعه

امید

بر مزار اندیشه های پاکم

تمامی عقیده هایم

با سکوت خواهند گریست

ولب هایم رابه لبه های تیزدندان هایم خواهم سپرد

و دست غم را از سینه خود  بیرون  نخواهم  کشید

وتیغه تیزتنهایی را

با  دستانی  لرزان

آرام آرام خواهم فشورد

چرا که من

 عقیده ام اندیشه ام بود

و اندیشه ام  عقیده ام

ودر آن دور دست ها

شاید قدری آن طرف تر کنار ما

در آن سوی دریا ها

                 رود ها

دشت ها

شمعی افروخته خواهد شد

در پی پنجره ای از رویا

وبرقی ناب

بر چشمان آبی دخترکی سپید گونه زرد موی

نقش خواهد بست

و اکنون انگار

قدری آن طرف تر کنار ما

پسرکی سبز گونه مشکی موی چشم سیاه

درانزوائی طولانی

با  دستانی  لرزان

با دلی پرازالتهاب

سوسوی ستاره ای را رسد می کند از دور دستها

ومن عقیده ام این است

عشق بزرگترین سکوت

وسکوت بزرگترین عشق است

عشقی که از دل لحظه ی اتفاق بر میخیزد

واندیشه ام نیز این چنین است

که عشق آمدنی است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد